یک بابایی میخوره زمین دستش پیچ میخوره، منتها کون گشادیش میومده که بره دکتر نشونش بده.
خلاصه دستش یک مدت همینجور درد میکرده، تا یک روز رفیقش بهش میگه این داروخونه سر کوچه یک کامپیوتر آورده که صد تومن میگیره، سر سه سوت هر مرضی رو تشخیص میده. ...
یارو هم میگه: خوب دیگه صد تومن که پولی نیست، بریم ببینیم چه جوریاست.
خلاصه میره اونجا، میبینه یک دستگاه گنده گذاشتن، جلوش یک شکاف داره، روش نوشته: لطفاٌ اسکناس صد تومانی وارد کنید.
یارو یک صد تومنی میگذاره، یهو یک چیز قیف مانند میاد بیرون، میگه: نمونه ادرار!
طرف هم با خجالت میکشه بیرون و میشاشه تو جناب قیف.
بعد از دو سه دقیقه تلق تولوق و بوق بوق، کامپیوتره یک تیکه کاغذ میده بیرون که روش نوشته بوده: یکی از تاندنهای دست شما پاره شده. باید یک هفته ببندینش و باهاش کار سنگین نکنید تا خوب شه.
یارو کف میکنه که این لا مصب اینهمه چیز رو چطور از شاش آدم میفهمه؟!
خلاصه کرمش میگیره که ببینه میشه گولش زد یا نه.
فرداش یک شیشه مربا ورمیداره، تا نصف توش آب شیر میریزه، بعد میده سگش توش بشاشه
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
8 | 372 | migmig |
![]() |
3 | 211 | migmig |
![]() |
17 | 553 | s4m4n |
![]() |
0 | 91 | migmig |